سفارش تبلیغ
صبا ویژن

من و تنهایی و وبلاگ

ناپلئون بناپارت:
اگر نیمی از لشگریانم ایرانی بودندتمام دنیا را فتح میکردم...

آدولف هیتلر:
اگر مهندسان اسلحه ساز من ایرانی بودندصد سال قبل از تولدم نازی دارای بمب اتمی میشد

پبامبر اعظم(ص):
روزی مردانی از سرزمین پارس به دورترین نقطه ی علم خواهند رسید

بن لادن:
اگر دنبال مردانی هستی که تا پای خونشان از عهدشان دفاع کننددر سرزمین پارس به کاوش بپرداز

اسکندر :
اگر روزی دیدی که فردی بخاطر کشورش حاضر شده تمام فرزندانش را قربانی کند...
بدان که آن مرد اهل امپراطوری پارساست

سلامتی همه ایرانیها..


نوشته شده در یادداشت ثابت - چهارشنبه 92/1/29ساعت 6:39 عصر توسط حمیده نظرات ( ) |

لباس پدرم بوی خاک می دهد ، دست هایش بوی نان
به سلامتی همه پدرهای زحمتکش …

پدرم.....


نوشته شده در یادداشت ثابت - چهارشنبه 92/1/29ساعت 6:37 عصر توسط حمیده نظرات ( ) |

 یک هفته پس از خلقت آدم: چون حوا بدون پدر و مادر بود،

آدم اصلا مشکلی نداشت و چای داغ را روی خودش نریخت. پانصد سال پس از خلقت آدم: 

با یه دونه دامن از اون چینی خال پلنگی ها میری توی غار طرف. بلند داد می زنی: هاکومبازانومبا (یعنی من موقع زنمه)

بعد میری توی غار پدر و مادر دختره. با دامن چین چینی جلوت نشسته اند و می گن: از خودت غار داری؟

دایناسور آخرین مدل داری؟ بلدی کروکدیل شکار کنی؟ دوران خدمت جنگ علیه قبیله آدم خوارها رو انجام دادی؟

بعد عروس خانم که اون هم از این دامنای چین چینی پوشیده با ظرفی که

از جمجمه سر بچه دایناسور ساخته شده برات چای میاره و تو می ریزی روی خودت.


نوشته شده در یادداشت ثابت - چهارشنبه 92/1/29ساعت 6:30 عصر توسط حمیده نظرات ( ) |

فقر ، چیزی را " نداشتن " است ، ولی ، آن چیز پول نیست
طلا و غذا نیست
فقر ، همان گرد و خاکی است که بر کتابهای فروش نرفتهء یک کتابفروشی می نشیند
فقر ، تیغه های برنده ماشین بازیافت است ،‌ که روزنامه های برگشتی را خرد میکند
فقر ، کتیبهء سه هزار ساله ای است که روی آن یادگاری نوشته اند
فقر ، پوست موزی است که از پنجره یک اتومبیل به خیابان انداخته میشود
فقر ، همه جا سر میکشد
فقر ، شب را " بی غذا " سر کردن نیست
فقر ، روز را " بی اندیشه" سر کردن است  


نوشته شده در یادداشت ثابت - چهارشنبه 92/1/29ساعت 6:28 عصر توسط حمیده نظرات ( ) |

 


باید باکره باشى، باید پاک باشى!

براى آسایش خاطر مردانى که پیش از تو پرده ها دریده اند !

چرایش را نمیدانى فقط میدانى قانون است، سنت است ، دین است

قانون و سنت را میدانى مردان ساخته اند

اما در خلوت مى اندیشى به مرد بودن خدا و گاهى فکر میکنى شاید خدا را نیز مردان ساخته اند!!

من زنم ...

با دست هایی که دیگر دلخوش به النگو هایی نیست

که زرق و برقش شخصیتم باشد

من زنم .... و به همان اندازه از هوا سهم میبرم که ریه های تو

میدانی ؟ درد آور است من آزاد نباشم که تو به گناه نیفتی

قوس های بدنم به چشم هایت بیشتر از تفکرم می آیند

دردم می آید باید لباسم را با میزان ایمان شما تنظیم کنم

دردم می آید ژست روشنفکریت تنها برای دختران غریبه است

به خواهر و مادرت که میرسی قیصر می شوی

دردم می آید در تختخواب با تمام عقیده هایم موافقی

و صبح ها از دنده دیگری از خواب پا میشوی

تمام حرف هایت عوض میشود

دردم می آید نمی فهمی

تفکر فروشی بدتر از تن فروشی است

حیف که ناموس برای تو .... است نه تفکر

حیف که فاحشه ی مغزی بودن بی اهمیت تر از فاحشه تنی است

من محتاج درک شدن نیستم / دردم می آید خر فرض شوم

دردم می آید آنقدر خوب سر وجدانت کلاه میگذاری

و هر بار که آزادیم را محدود میکنی

میگویی من به تو اطمینان دارم اما اجتماع خراب است

نسل تو هم که اصلا مسول خرابی هایش نبود

میدانی ؟

دلم از مادر هایمان میگیرد

بدبخت هایی بودند که حتی میترسیدند باور کنند حقشان پایمال شده

خیانت نمیکردند .. نه برای اینکه از زندگی راضی بودند

نه ...خیانت هم شهامت میخواست ... نسل تو از مادر هایمان همه چیز را گرفت

جایش النگو داد ...

مادرم از خدا میترسد ... از لقمه ی حرام میترسد ... از همه چیز میترسد

تو هم که خوب میدانی ترساندن بهترین ابزار کنترل است

دردم می آید ... این را هم بخوانی میگویی اغراق است

ببینم فردا که دختر مردم زیر پاهای گشت ارشاد به جرم موی بازش کتک میخورد

باز هم همین را میگویی

ببینم آنجا هم اندازه ی درون خانه ، غیرت داری ؟؟

دردم می آید که به قول شما تمام زن های اطرافتان خرابند ...

و آنهایی هم که نیستند همه فامیل های خودتانند ....

مادرت اگر روزی جرات پیدا کرد ازش بپرس

از س.ک.س با پدر راضی بود ؟؟؟

بیچاره سرخ می شود ... و جوابش را ...

باور کن به خودش هم نمی دهد ...........

دردم می آید

از این همه بی کسی دردم می آید

سیمین دانشور
باید درک شوی....

 


نوشته شده در یادداشت ثابت - چهارشنبه 92/1/29ساعت 6:27 عصر توسط حمیده نظرات ( ) |

<   <<   21   22   23   24   25   >>   >

 Design By : Pichak