من و تنهایی و وبلاگ
بگذار برایت بگویم ..برایت باز ، از ضربان قلبم ،از هیجان عشقم...
نمی گذارند که من برای تو باشم ......... نمی گذارند که ما برای هم باشیم......
اما من تو را میخواهم ،تو را برای لحظات نبودنت میخواهم......
در آنجا در جنوب ،خورشید چه زیبا طلوع میکند و ....
آه ، این ها همه را میدانی.........
و باز خودت را با آهنگ احساسش به سرزمین عشق ،به دریا ،به آنجا میکشانی
و دلت چه خوب میداند که در آنجا جز غروب هیچ چیزی در انتظارت نیست.
تقدیم به دوستم: م
Design By : Pichak |