دل من تنگ بلوریست که یک ماهی قرمز داردیک تلنگر که به این تنگ بلورین بخوردمی شکندآبش از پنجره ی چشمانم می ریزدماهی سینه ی من می میرد!تو که می زنی مکرر به دل نازک منماهی ام را دریاب!دوست داری که چو تنگی باشمتهی از ماهی و آب؟