من و تنهایی و وبلاگ
وقتی به هــــــــــــوای دیدنت
قلـــــــــــــــب ابرها هم
تند تند می تپد
یاد تو
مثل چیزی
... شبیه یک قطره بــــــــــــــــــاران
بر لبهای خشک و ترک خورده ام
لیـــــــــــــــز می خورد !!!!
دلتنگم!
برای کسی که مدتهاست،
بی آن که باشد،
هـر لحـظه،
زنـدگی اش کـرده ام
گـلایـه هـــا عـیـبی نـدارنـد
کـنایه هـــا ویـران مـی کـنند ...!
شاید برایت عجیبست این همه آرامش ام !
خودمانی بگویم ؛
به آخر خط که برسی دیگر فقط نگاه میکنی ...
یه دوس دختر افغان هم نداریم که خوشبختمون کنه و حتی توی رابطه مون
از گویش شیرینش لذت ببریم ، بعد ما هم واسش بخونیم:
آی دختر کابلی من یه ایرانی هستم
به خاطر تو دختر راه سفر رو بستم 
[ طرح مبارزه با نژاد پرستی]
روزی هزار بار باید
برای دوستانم توضیح بدهم ،که در دنیای بیرون از شعر هایم
پای هیچ عشقی وسط نیست
باور که نمی کنند
جان تو را قسم می خورم..!
چه فرقی می کند.......من عاشق تو باشم ........یا عاشق رنگین کمان .......وقتی هردو هفت خطید...
آن روزها رفتند
آن روزها مثل نباتاتی که در خورشید مے پوسند
از تابش خورشید پوسیدند
و گم شدند آن کوچه هاے گیج از عطر اقاقے ها
در ازدحام پر هیاهوے خیابان هاے بے برگشت
و دخترے که گونه هایش را
با برگ هاے شمعدانی رنگ مے زد
سـکـــــــه ی زنـدگـیم
شـیـــــــر نـدارد
امــــــــا
هـمـیـن خـطـی
کـه مـــــــرا بـه تــــــو
وصـــــــــــــــــل
نـگـه مـی دارد را
دوســـــــت دارمـ
آدم باید یکی رو داشته باشه ساعت دو نصفه شب بهش اس بزنه بگه دلم گرفته...اونم بگه قربون دلت برم....
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
وگرنه بقیه زندگی به کوفتم نمی ارزه!!!
| Design By : Pichak |
